

رهیافت 1
آمادگی دریافت پیام آسمانی
پل رابطهها
چـشــمهـا را بـگـشا
در همین فصل سطوح
نه پی خواهـش ذهـن
در بـهـشـت اکـنـون
پشت آن پوشش شب
آسمـانـی ست پـر نور
ارتـعــاشـات خـدا
اینک اینجاست مشهود
در همـیـن نـزدیـکی
پلی از رابـطههـاسـت
پشـت هـرانـدیـشـه
صـورتی از بـالاسـت
آینه ایست داخل جان
لیـک اتـاقی مسـدود
پشت آن ذهن کبود
سیری است تا ملکوت
قفل آن را شکنی
در نامریی آن باز شود
باغ پنـهـان وجـود
بـا تو دمسـاز شـود
پی آن رابـطهها با معبود
رقص نور و ملکـوت
گل آینهی تو میشکفد
ذرههـای عاشـق
در پرانای تنـت
نشئهها افزاید تا به ابد
سایت آسمانی
به دنبال عبوری دلپذیر از تنشها و بیقراریهای مداوم روزانه، که حاصل تجربههای ارزشمند حضور آگاهی در جستجوی فضاهای حقیقی بود (درکتاب به سوی هوشمندی فرا زمینی به قسمتی از آنها اشاره شده است) در نهایت به آرامش و رضایتی درونی از اتحاد کل ذرات عالم با یکدیگر رسیده بودم که جریانی اسرار آمیز توجه مرا به خود جلب کرد. به هر دریافت نو و ویژه، نسبت به بعد ناشناختهی پدیدههای عالم، که کاملاً بر پایهی الهامات شخصی و تأمل و تفکر درونی خودم بود، میرسیدم و آنها را به صورت شعر یا نوشته در دفترم ثبت میکردم، بعد از مدتی به طور اتفاقی، با کتاب یا منبع اطلاعاتی روبه رو میشدم که دقیقاً کپی همان دریافت ویژهی خودم بود ولی به روش و بیانی دیگر.
اوایل بسیار کنجکاو یا ذوق زده میشدم بعضی وقتها نیز موضوع را با وقایع همزمان اشتباه میگرفتم.[1]تکرار این وقایع، مافوق تمام ادراکات بود و مرا کاملاً گیج و حیرت زده باقی میگذاشت، احساساتم مرا به دنبال کشف رابطهی سرّی جدیدی میکشید.
دیگر در تمام نیایشهایم دست استمداد به سوی ذات متعال گشوده و برای درک آگاهی در این زمینه طلب یاری میکردم. اشتیاقی روز افزون مرا برای رسیدن به حقایقی در پشت پرده راه میبرد.
بعد از صرف حوصلهی فراوان و گذشت زمان شکوفهی اشتیاقم به گل نشست و گلستانی برین از گلزارهای وسیع آفرینش پدیدار گشت که عطر و نور آن مستی جاویدان آفرید. حضور در ارتعاشات جدید در ورای حجابها موجب دریافتهای بسیار نو، بدیع و کاملاً متغایر با دریافتهای قبلی بود و شگفتیها افزود، ولی افسوس که واژهی مناسبی برای بیان حقیقی و ادای حق مطلب نخواهم داشت لاجرم به گویشی هر چند حقیرانه قناعت کرده و از خداوند متعال و معلمین روحانی طلب توفیق جهت بسط آگاهیهای عمیقتر و بیانی رساتر، همسو با جریان عشق و رهنمود الهی را دارم.
اینک شرح جریان :
در لابه لای پوششهای عظیم و حجابهای نور اندر نور، متوجه سایتهای بسیار عظیم مافوقِ پیشرفته اطلاعاتی شدم که در بیکرانههای اثیر گسترده بودند. این طور دریافت کردم، که انسانها موقع خواب از پوشش کالبد فیزیکی جدا شده و در پوشش کالبد اثیر (اختری) به این سایتهای اطلاعاتی در جهان اثیر فرا خوانده شده و هر کس به فرا خور استعداد و آگاهی خویش جهت تکمیل تجربههای زیستن در جهان فیزیک، در گروهی همفکر و همسو با علایق مشترک، در سایتهای مخصوص و تعیین شده حاضر شده و پویشی عاشقانه را برای غنیسازی استعداد و نوع اطلاعات ویژهی خویش، از منابع اطلاعاتی در این سایتهای آسمانی ادامه میدهند. بعضی از سایتها کلاسهای ویژهی آموزشی داشتند و اساتید و پیران بزرگواری در نهایت کمال و جـمـال الـهی با نجـواهـایی موزون و عاشقانه، آگاهیهای لازم را جهت تکمیل تجربههای شخص، درعمیقترین سطوح لایههای فکری جویندگان ثبت میکردند، میلیاردها بایت اطلاعاتی در ثانیه توسط ساختارهای ذهن اثیری دریافت می شد. ولی هیچکس اجازهی ثبت و نگهداری چگونگی دریافت این اطلاعات و چگونگی حضور در این سایتها و کلاسها را نداشت و فقط آگاهیهایی که مشیت الهی برای حفظ آن قرار میگرفت به صورت ذرات هوشمند و بصیر، توسط نیروهای ادراکی جذب شده و بقیه سانسور یا پاک میشد. اشخاصی که علایق و استعدادهای مشترک داشتند با هم در یک کلاس حاضر شده و آموختههای آنها با هم یکی میشد، هر چند این اشخاص در زندگی زمینی از نظر مکان فرسنگها از هم فاصله داشتند. آنها یک جور میاندیشیدند و دریافتهای یکسانی داشتند. ولی این دریافتها را با بیانهای متفاوت در رابطه با فرهنگهای مختلف، اما با کشفیات و نواندیشیهای همسو ارائه میدادند با این وضعیت کاملاً مشهود است که هیچکدام از این پویندگان به رمز پویش خویش، پی نبرده و استعدادهای خود را بر مبنای دریافتها و جهشهای ذهنی یا تحقیقات روزانه قلمداد میکنند و گاهی از عبارت حس ششم به عنوان حس برتر برای تأیید پیدایش این کشفیات جدید استفاده میکنند. در حقیقت پیدایش هر اندیشهی نو و بدیع، به علت حضور در سایتهای آسمانی میباشد که ماهیت اندیشههای عرفانی با ماهیت آگاهیهای کیهانی در یک نقطه با هم مشترک گشته و آنگاه سایت
آسمانی هدیهی ارزشمند خود را که بارقهی نورانی هدایت الهی به عنوان نقطهی مشترک تکمیلی است عرضه میکند.
ماهیت آگاهی کیهانی + ماهیت آگاهی عرفانی = ایجاد تعادل در افکار (متعالی شدن) + بارقهی نورالهی. و این همان رسیدن به عدل[2] است.
مثلث تکامل (نمودار1ـ1) پوششی است، دراختیار روح خدا[3].
انسانی مسئول که اکنون در کالبد زمینی و در تجلیگاه فعلی[4] با الهام گرفتن از سایتهای آسمانی، متوجه رسالت و مأموریت اصلی[5]و ارزشمند خود در روی زمین شده و با ایجاد نیروهای خلاق، خویش را از نردبان خوش تراش بام هستی،[6] تا به قلههای کمال و معرفت معنوی رسانیده و از تخریب درونی و بیرونی خود[7] و سیارهی خویش (زمین) جلوگیری کند. آری اینک ما شاهد هستیم و جهان مشهود.
و منِ شاهد[8] با اندیشههای طلایی، ارمغان مشاهدهی خود را به نام برکت و آبادانی بر روی عالم وجود، با بذرهای نورانی آگاهی، هوشمندانه میکارم. تا کل هستی و کیهانهای الهی مرا[9] تماشا کنند و این چرخهی انتقالی، مشاهدهی من (انسان) و مشاهدهی آسمان (کیهان) ایجاد فرا هوشمندی و فرا انسانی یعنی خداگونگی میکند.
حالا دیگر جواب خودم را کاملاً دریافت کرده بودم و هیجان زده و بسیار سپاس گزار به ادامهی پویش و رهیافت اصلی آن دل سپرده بودم.
(ماهیت افکار عرفانی (زمینی
بارقه ی نور هدایت الهی
(ماهیت افکار کیهانی (آسمانی
عدل
نمودار 1_1
زیرنویس:
1. از زمانهای کودکی پیوسته متوجه شده بودم که وقتی به کسی فکر میکنم به نوعی با من تماس میگیرد و یا اگر به دنبال جواب سئوالی هستم به نوعی غیر مستقیم و اتفاقی جواب داده میشود (مثلاً از گفتگوی دو نفر با همدیگر من جواب خودم را میگرفتم) بعدها متوجه شدم که تقریباً همهی انسانها در جریان پیغامهای وقایع هم زمان قرار میگیرند و فقط باید هشیاری خود را جهت گرفتن پیغام مورد نظر گسترش بدهند.
2. عدل = کاشتن هر چیزی درجای خود.
3. انسان.
4. زمین.
5. اصل بصیرت.
6. سایتهای آسمانی (مرکز اطلاعات اسراری).
7. کل انسانهای ساکن در کرهی زمین.
8.انسان.
9. نسل انسانی.
کتاب سایت اندیشه های آسمانی نویسنده : عزیزه پورحسن طالاری
ترجمه : رویا مجیدی