شب یلدا
- oboreasheghaneh
- Dec 20, 2016
- 1 min read
...بوی یلدا را میشنوی؟انتهای خیابان. ...باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان .... قراری طولانی به بلندای یک شب ....شب عشق بازی برگ و برف ....پاییز چمدان به دست ایستاده ....عزم رفتن دارد ..آسمان بغض میکند ...میبارد...خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست ....داشتنیست ..چند روزی بیشتر مهلت ماندن میدهد آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ..دستی تکان میدهد ......قدمی برمیدارد سنگین و سرد
....کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز... که....تمام میشود پاییز ای آبستن روزهای عاشقی ...رفتنت به خیر ..سفرت بی خطرم
Comentarios