

پل رابطهها
چـشــمهـا را بـگـشا
در همین فصل سطوح
نه پی خواهـش ذهـن
در بـهـشـت اکـنـون
پشت آن پوشش شب
آسمـانـی ست پـر نور
ارتـعــاشـات خـدا
اینک اینجاست مشهود
در همـیـن نـزدیـکی
پلی از رابـطههـاسـت
پشـت هـرانـدیـشـه
صـورتی از بـالاسـت
آینه ایست داخل جان
لیـک اتـاقی مسـدود
پشت آن ذهن کبود
سیری است تا ملکوت
قفل آن را شکنی
در نامریی آن باز شود
باغ پنـهـان وجـود
بـا تو دمسـاز شـود
پی آن رابـطهها با معبود
رقص نور و ملکـوت
گل آینهی تو میشکفد
ذرههـای عاشـق
در پرانای تنـت
نشئهها افزاید تا به ابد